ایرنا باید ایرنا باشد

برخی از چهره ها به واسطه اثربخش بودنشان هرگز از یادها فراموش نمی شوند، آن‌ها همواره در عرصه‌هایی که خدمت کرده اند تاثیرگذار، ارزشمند و ماندگار بوده اند.

۹۰ سالگی ایرنا بهانه ای شد تا سراغ چنین افرادی بیاییم، پیشکسوتانی از جنس رسانه، پدران خبر که اکنون جایشان در عرصه های خبر و خبر نویسی خالی است، پیشکسوتانی که نسل امروز بسیار به وجود ان ها نیازمند و تشنه کسب تجربه از آن ها هستند.

«رئوف پیشدار» استاد دانشگاه و سردبیر بازنشسته ایرنا از آن دست پیشکسوتان ایرنای است که به حرفه گرایی در عرصه خبر، ادب و مهربانی شهره است، نزد او آمده ایم تا از ایرنا و ایرنایی ها بگوید.

وی با شنیدن عنوان ۹۰ سالگی ایرنا یادی می کند از پیشکسوتان و اساتیدش در عرصه خبر. می گوید: این مناسبت فرخنده را با بهترین آرزوها برای ایرنا و همکارانم در این رسانه ، تبریک می گویم. گرامی می دارم نام و یاد و خاطره های شیرین همکاری با بزرگانی که زحمت درخش های ایرنا در گذشته و حال و حتی آینده بر دوش آنان بوده، هست و خواهد بود. ایرنا افتخارهای امروزش را مدیون ایثار و گذشت بسیار همکارانم است. بزرگترهای که بی منت آن‌چه می دانستند به ما منتقل کردند و مایی که ادامه دهنده راه آنان بودیم و نسل جوانی که امروز سکان هدایت سنت شاگرد و استادی را ادامه می دهد و من در مقام فردی با بیش‌تر از ٣٠ سال سابقه دانشگاهی اذعان دارم که آن‌چه از بزرگان و پیشکسوتانم در ایرنا آموختم در دانشگاه، حتی در بالاترین مقاطع آن در داخل و خارج نیاموختم. گرامی می دارم یاد و نام شهیدانمان و عزیزاتی که این دنیا ما را ترک کردند. و  خاطره سازی می کنم شاگردیم در محضر استادان، و اعتراف می کنم که در ٣٢ سال خدمت در ایرنا از همه و در همه ی بخش ها، آموخته ام و لذا خودم را شاگرد همه ی همکارانم می دانم و این مایه مباهات من است.

از خبرنگاری تا سردبیری

از فعالیت هایش در عرصه رسانه این چنین می گوید: ۶٧ سال دارم و در سال ١٣۶٢ زمانی که مدیر رادیو و تلویزیون مرکز قزوین بودم، با ایمان به این‌که در ایرنا بهتر می توانم بازگو کننده آرزوها، خواسته ها و تمنیات مردم باشم، به این سازمان پیوستم. مایل نبودم که کسی از پیشینه کارم قبل از ایرنا در صدا و سیما و روزنامه اطلاعات مطلع باشد و از همان روز اول ترجیح دادم که به عنوان  «خبرنگار» وظایفم را انجام دهم. در اولین روز کاریم همراه عزیز دل زنده یاد « محمود هیدجی» به ماموریت خبری رفتم، در بازگشت با زیارت استاد کمیلی زاده و سرکار خانم اردلان همسر محترمشان و زنده یاد استاد وطن دوست که از همکارانم در صدا و سیما بودند، لو رفتم.
ترجیح من همواره حوزه اجتماعی بوده، اما تحصیلات دانشگاهی ام گاهی به سیاست و مسائل استراتژیک متمایلم کرده است. در ایرنا هشت سال اول کارم خبرنگار گروه اخبار اجتماعی بودم و بعد از آن دبیر و سردبیر این گروه و گروه سیاسی، و البته همیشه خبرنگار، و بنیانگذار گروه گزارش بودم که به تعبیر جناب آقای وردی نژاد حکم یگان آماده ایرنا را داشت و ماموریت آن در یک کلام همه ی آن چیزی بود که متولی خاصی نداشت، یا کسی قبول نمی کرد و یا نظر مدیریت به ورود گروه گزارش به آن بود و هیچ خیر و امتیاز دنیایی و مادی ویژه نداشت جز دردسر! مثل بازداشت، مضروب شدن، توهین شنیدن! شب تا صبح بیدار بودن، حرص همه چی را خوردن و در عین حال انسان بودن و همذات پنداری با مردمی که هزار درد و بدبختی داشتند، و این‌طور بود کار در یگان ویژه ایرنا!

وی که تحصیلات ابتدایی و متوسطه اش را در قزوین به سرانجام رسانده و تحصیلات دانشگاهی اش را بخشی در خارج کشور و آن‌چه در داخل بوده در دانشکده خبر، دانشگاه بین المللی سوره و دانشگاه‌های تربیت مدرس و تهران سپری کرده، به دانشگاه خبر اشاره می کند: من دانشکده خبر را با درجه  « استعدادهای درخشان» به پایان بردم و مطابق با مصوبه شورای هدایت استعدادهای درخشان به شماره  ١٣/۴٩۴١ - ١٣٨۵/١١/٠۴ این اجازه را یافتم که تحصیلات تکمیلی ام را همزمان در دو رشته و بدون کنکور ادامه دهم.  پس از فارغ التحصیلی در دانشگاه‌های امام حسین(ع) - بین المللی سوره - مرکز آموزش ایرنا - مرکز آموزش بیمه مرکزی و سازمان نقشه برداری و دانشگاه سمنان و... درس گفته و می گویم.

پیشدار بیش از سه هزار یادداشت و نوشته در نشریات داخلی به فارسی و انگلیسی و با اسم دارد، همچنین نوشته هایی از وی در نشریات روسی زبان در دوره ماموریت در قزاقستان چاپ شده است و اکنون یک برنامه غیر روتین در رادیو گفت و گو دارد. هفت عنوان کتاب منتشره شده و ۲ عنوان زیر چاپ دارد. از کتاب‌هایش دو کتاب اعتبار « استنادی» دارند که از جمله در کتابخانه مرکز اسلامی واشنگتن و بعثه مقام معظم رهبری در دسترس است و علاقه مندان به مطالعه در حوزه تمدنی اسلام و تبار شناسی رجال اسلامی می توانند به آن‌ها در تحقیقات علمی خود استناد کنند.

این پیشکسوت ایرنا زمانی که به کار رسانه مشغول بود، ازدواج کرد. از وی می پرسم همسر و فرزندان شما با شغل خبرنگاری مشکلی نداشتند؟ " همسرم که خود اهل قلم بود و هست و حالا مدرس زبان روسی در دانشگاه، مشکل خاصی با کار من و فرصت هایی که باید به کارم اختصاص می دادم، نداشت و توافق کرده بودیم که مسائل کاری را بیرون از خانه بگذاریم، شما باور نکنید که ما به این قول و وعده عمل کرده باشیم! سه دخترم هم ذوق قلمی دارند ولی ترجیح آنان به تحصیل دانشگاهی در رشته هایی بود که مانند خبرنگاری آن‌هم از جنس ایرنایی! همیشه چشم به آخر ماه نداشته و از امنیت شغلی و آرامش فکری و جسمی برخوردار باشند. به علاوه سنت خانوادگی من، تحصیل و کار خانم ها در علوم پزشکی بوده است.

کار رسانه ای در شرایط سخت

کار رسانه ای من در شرایط زمانی خدمتم چه در صدا و سیما، روزنامه اطلاعات، روزنامه ایران ( دبیر سیاسی)، ایرنا و... همه تحت شرایط خاص و ویژه ای بود، مانند جنگ ( من در چهار جنگ خبرنگاری کرده ام، لبنان دهه ١٩٨٢ جنگ داخلی و اشغال توسط اسرائیل - هشت سال دفاع مقدس - افغانستان سقوط دولت اول طالبان و القاعده و جنگ آمریکا در عراق و سقوط صدام) به علاوه پوشش خبری صدها! واقعه جنگی مثل ، بمباران‌ها، بمب گذاری ها، موشک باران‌ها، درگیری های شهری و خیابانی و دانشگاهی در تهران و شهرستان‌ها، زلزله و سیل و... و تراژدی های بزرگی مانند رحلت امام خمینی رحمه الله ( مثنوی «خورشید طلوع نکن، امام نیست» ، سروده من است) و... لحظه های شادی مانند آزادی خرمشهر ( مثنوی  « تو را ای شهر خون، خرم خواهم کرد» که بسیار در گرامی داشت مجاهدت‌های رزمندگان اسلام در آزاد سازی خرمشهر از  رادیو و تلویزیون شنیده اید) ، سروده من است.

از خاطرات تلخ و شیرنش می گوید: آزادی آزادگان دفاع مقدس و آزاد سازی خرمشهر از بهترین خاطراتم و رحلت امام (ره) و شهادت عروسی در نیمه شب نخستین شب ازدواجش در فلکه دوم نازی آباد تهران در اثر بمباران هواپیماهای بعثی بدترین، تلخ ترین و تراژدیک ترین خاطره کاریم است.

ایرنای دهه ۶۰ را برای کار رسانه ای انتخاب می کردم

می پرسم اگر به جوانی برگردید شغل خبرنگاری را انتخاب می کنید؟ این گونه پاسخ می دهد: هر چیزی را باید در ظرف زمان و مکان خودش دید. سالی که من به ایرنا آمدم شور و شوق انقلابی حاکم بود. همه می خواستند حداقل در شعار برای اسلام و مردم کار کنند. کسی در فکر زندگی و دغدغه های آن نبود. زندگی هم با کم و زیادش می گذشت. باز با فرض سوال؛ من اگر و فرض وجود همه ی شرایط، و مهم‌تر غلبه عقل بر احساس! و آینده بینی، در مورد ورود به کار رسانه بیش‌تر فکر می کردم، یا احتمال به عنوان یک کار دلی! آن‌را انتخاب می کردم و در کنارش به کاری با درآمد مناسب می پرداختم، ولی در هر حال و با افتخار ایرنای دهه ١٣۶٠ را برای کار رسانه ای انتخاب می کردم.

ایرنا باید ایرنا باشد

پاسخ های مفصل رئوف پیشدار در مورد مرجعیت رسانه ای ایرنا خواندنی است. اینگونه می گوید:

مجموعه سوال های باقی مانده مانند راه‌های اعاده حیثیت و اعتبار به رسانه ها، بحث مرجعیت خبری و پیشنهادهایم برای آینده ایرنا را یک‌جا می کنم و سؤال‌هایی مانند نصایح به همکاران جوان رسانه ای را به پاسخ های دیگر همکاران و پیشکسوتان ارجاع می دهم که همگی معتبرند.

من در طول سال‌ها بارها و بارها نگرانی خودم را از آینده ایرنا به ویژه در دوره طولانی عدم ثبات مدیریت در دو دهه ١٣٨٠ و ١٣٩٠ در رسانه ها و از جمله در نوشته ای نیم صفحه ای در « اعتماد» با عنوان « ایرنا باید ایرنا باشد» نوشته ام که به مذاق ها خوش نیامد، و در استقبال از مدیرعامل جدید سازمان نیز توصیه هایی رسانه ای به او داشتم که بازتاب و بازخوردی از ناحیه مخاطب مورد نظر دریافت نکردم. من با مطالعه جامع و کامل درنظام رسانه ای کشور و از جمله ایرنا به این نتیجه رسیده ام که:

رسانه خود یک قوه است

 رسانه خود یک قوه است. حاکمیت باید بپذیرد؛ این‌که رسانه آزاد نماد دموکراسی است و این‌که در قوانین هم استقلال آن مورد تاکید قرار گرفته و این‌که رسانه افکار عمومی را نمایندگی می کند و ده‌ها دلیل و برهان دیگر، یعنی : رسانه یک «قوه مستقل » است. اصل استقلال و تفکیک قوا حکم و ایجاب می کند که رسانه مستقل بماند و اجازه دخالت دیگر قوا را در وظایف و کارکردهای خود  ندهد.
بنا به اصل بیست و چهارم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران: نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند مگر آنکه مُخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشد. تفصیل آن را قانون معین می‌کند. فرض بر این می گیریم که قانون مطبوعات همان تفصیلی است که قانون اساسی به آن ارجاع داده است.

انتظار داریم که رعایت قانون، همان‌طور که از رسانه ها انتظار است، حاکمیت هم نشان دهد که به آن وفادار و مقید است و رسانه در مقام ناظر بر اداره امور از جمله نحوه اداره و حکمرانی در کشور که وظیفه ذاتی رسانه است، از آزادی مصرح در قانون اساسی برخوردار است.

حاکمیت باید بپذیرد که ورود آن به کار رسانه به هر شکل و میزان، سانسور به شکل دیگر است و این با قانون اساسی مغایرت دارد. کار رسانه، به رسانه ای ها مرتبط است و حاکمیت صلاحیت قانونی و حقوقی و به ذات برای ورود به این عرصه را ندارد. حاکمیت باید بپذیرد که رسانه در مقام نماینده افکار عمومی، ناظر بر حاکمیت و زیر مجموعه های آن است و این مهم به حاکمیت اجازه نمی دهد که ناظر بر کار رسانه باشد. به تعبیر دیگر  « این رسانه ها هستند که باید ناظر بر کار حاکمیت / دولت باشند، نه حاکمیت / دولت ناظر بر کار رسانه !»

کاملا روشن است: بنیه ملی رسانه ها در جامعه‌ای تقویت می شود که در آن نگاه امنیتی به رسانه وجود نداشته باشد، ارباب قدرت برای حفظ و تسری آن به همه ی جهات، « بولتن های حزبی» را با رانت دادن در اختیار نگیرند و رسانه آزاد باشد در چارچوبی منطقی و علمی از قانون، سنت و عرف به فعالیت حرفه ای خود بپردازد و در این چارچوب قدرت و کارکردهای آن‌را نقد کند .در چنین جامعه ای که یک شرط اساسی آن این است که در آن هیچ کس و نهاد و سازمان «معصوم » نیست، دولت‌ها نمی توانند به هیچ عنوان در حوزه نشر ( هر شکل آن) فعالیت داشته باشند.

ایرنا رسانه رسمی نیست.  ایرنا تلاش داشته که خودش را «خبرگزاری رسمی کشور» نشان دهد و یا چنین عنوانی را برای آن قائل شده اند . به دو دلیل ایرنا چنین مقامی و موقعیتی ندارد:   اول این‌که در اساسنامه آن، یک شرکت دولتی خوانده شده و دوم و مهم‌تر، در ادبیات سیاسی و رسانه، عنوان رسمی به رسانه ای اعطاء می شود که آن‌چه انتشار می دهد ، در برگیرنده نقطه نظرات و مواضع رسمی نظام حاکم  باشد، که ایرنا در چنین موقعیتی نیست.

ایرنا باید بر این مهم برعکس تلاش برخی مدیران گذشته آن اصرار کند که در حداقل همان شرکت دولتی بماند، هزینه هایش را از محل فروش تولیداتش و کمک گرفتن شفاف از منابع مختلف تامین کند تا رسانه ای باشد زیر نظر و اداره این بخش تا آن بخش از حاکمیت! مهم باور این مهم تر است که بپذیریم، ورود حاکمیت به عرصه رسانه، سانسور به شکل حزبی و جناحی است. ایرنا اگر بتواند خودش را به شکلی که گفتم بازتعریف کند و نظام بپذیرد که رسانه قدرتمند بخش قابل توجهی از هژمونی آن است، خواهد توانست بسیاری از مشکلات اساسی اش را حل کند و در دام آمد و رفت دولت‌ها و مخدوش شدن حیثیت رسانه ای اش نیفتد. چیزی که الان گرفتار آن است و نقشی در حد یک بولتن پیدا کرده است که در دوره تنوع رسانه ها و ساندویجی شدن خبر، خریدار ندارد. در کار رسانه قدرت باید اعتقاد نظری و عملی به عدم معصومیت خود داشته باشد و بپذیرد که قابل نقد است.  قدرت باید بپذیرد که رسانه به معنای عام آن، به اعتبار جایگاه و منزلت و سندیت، چشم بیدار و منصف جامعه، بهترین ناظر بر امور است‌. رسانه سالم، مستقل و پویا و واقع بین درگیر تضاد منافع با هیچ‌کس و جناحی نیست و برای آن فقط مردم و منافع آنان مطرح است.

رسانه مسقل زبان مردم است

رسانه ی مستقل، زبان مردم است و در عین حال واسط و رابط  صادق میان دولت و ملت است . رسانه مستقل از آن‌جایی که وامدار دولت و حکومت نیست و منفعتی از قِبَل ارتباط با دولت ها ندارد، لذا ناظری اصلاح گر است که در صورت فهم قدرت، می تواند بازویی امین برای آن از جمله در جهت سلامت جامعه و ارکان آن باشد. رسانه آزاد و مستقل در مقام یک نهاد مدنی عمل می کند، پرسشگر است و نقش ویژه ای در امنیت و پیشرفت و توسعه یک کشور و رفع تهدیدات ایفاء می کند و در همان حال مانع از انباشت مطالبات بدون پاسخ مردم در لایه های اجتماع ، و تبدیل آن به یک تهدید اجتماعی می شود.

خبرگزاری جمهوری اسلامی در سال‌های اخیر دوره های پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشته است که پیش  از هر چیز علت آن را می توان در نگاه سیاسی دولت‌مردان به یک رسانه و محدود ساختن آن در قالب های سیاسی جستجو کرد و دید. چنین نگرشی و از چنین منظری به رسانه که در حوزه خود تعریف می شود ، بدون تردید عمده ترین عاملی بوده است  که به غروب فعالیت‌های حرفه ای در این نهاد خبری سرآمد و کارآمد دهه های ۶٠ و ٧٠ و تا حدودی ٨٠ شمسی انجامید و تحولات اساسی و بنیادی در کار رسانه ای در سطح بین الملل که مورد غفلت قرار گرفت ، هرچه بیشتر این وضعیت را تشدید کرد. مدیران عامل ایرنا در چهاردهه گذشته سیاست مدار نبودن ولی به سیاست از منظر رسانه می نگریستند و از همین رو هم بود که در نهایت جذب سیاست و کار سیاسی شدند.  

در بازسازی ایرنا، باورسازی اولین اصل است

  در بازسازی ایرنا،  اولین اصلی که باید وجود داشته باشد ، باور بازسازی است و این ممکن نیست مگر در عمل قبول داشته باشیم که رسانه اگر چه می تواند سیاست را به پیش ببرد ، اما یک نهاد سیاسی و بلند گوی حزبی نیست. ایرنا هم مانند دیگر رسانه ها تحت فشار عوامل بیرونی و درونی بسیاری است که بر روی کار آن تاثیر می گذارند و هیج کس نمی تواند منکر آن شود. شناخت این عوامل و سهم ونقش آن‌ها در دور شدن یک رسانه از نگاه و عمل حرفه ای و از میان برداشتن آن‌ها ،اولین گام‌ها اما ضروری ترین و حیاتی ترین قدم هاست که بدون آن هر اقدام دیگری بی معنی خواهد بود.

ایرنا در دو بخش نرم افزار و سخت افزار خوش‌بختانه سرمایه های با ارزشی دارد. احیای ایرنا  بدون نگاه به گذشته پرافتخارش ، بدون توجه به حال و بدون نگاه به آینده ممکن نیست و در این میان آن‌چه نه فقط ایرنا که در کل نظام باید داشته باشد، استراتژی رسانه ای در دنیایی است که رسانه بخش قابل توجهی از هژمونی کشورها را تشکیل می دهد که نمونه در دسترس آن  « الجزیره» برای قطر است.

پیشدار در انتها برای ایرنا سربلندی و برای ایرنایی ها سلامت، دلخوشی و موفقیت آرزو کرد.

"پیشکسوتان در هر صنف و شغلی سرمایه های جاویدان آن عرصه به شمار می آیند، سرمایه هایی که باید قدر دانسته شوند. روابط عمومی سازمان خبرگزاری جمهوری اسلامی به منظور ۹۰ سالگی ایرنا و پاسداشت اهالی پیشکسوت خبر پیش از این با «فیروز سبک روح»،«مرضیه عابدی» و «علیرضا جباری» از پیشکسوتان ایرنا که سال ها در بخش اخبار خارجی و داخلی فعالیت داشتند به گفت و گو نشست."

به امید سلامتی و بهروزی برای پیشکسوتان عرصه خبر و ایرنا.

اخبار ۹۰ سالگی ایرنا را اینجا بخوانید.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.